سازمان همکاری شانگهای ، ایران و پساتحریم 

وجود سازمان‌های بین المللی امروزه از اهرم های قدرتمند در عرصه های مختلف سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و... می باشد. برای مثال می توان به سازمان بهداشت جهانی و فائو اشاره کرد.

سازمانهای منطقه‌ای برای برون رفت و رفع  مشکلات اقتصادی، امنیتی و غیره مورد توجه کشورهای قرار گرفته است بخصوص کشورهای در حال توسعه که با تشکیل اینگونه گروه بندها بتوانند به همگرایی منطقه‌ای مؤثر است پیدا کنند یکی از موفق ترین و بزرگترین این دست اتحاد ها سازمان همکاری شانگهای ما می‌باشد که بر اساس شرایط و مقتضیات جامعه بین‌المللی و منطقه‌ای تشکیل شده است.
این سازمان در سال ۲۰۰۱ توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پایه‌گذاری شد. نقش اصلی و تعیین کننده را، در سازمان شانگهای، دو کشور چین و روسیه تشکیل می‌دهند. سازمان همکاری شانگهای در حقیقت ترکیب جدید سازمان «شانگهای ۵» است که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شده بود، ولی نام آن پس از عضویت ازبکستان به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر داده شد.
علاوه بر اعضای اصلی، ابتدا مغولستان در سال ۲۰۰۴ و یک سال بعد ایران ، پاکستان ، هند و افغانستان در سال ۲۰۱۲ به عنوان “ عضو ناظر " به سازمان ملحق شدند.
اهمیت شکل گیری سازمان همکاری شانگهای را می‌توان اینگونه تحلیل کرد:
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خلا عنصر متوازن کننده در مقابل ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش به شدت احساس می شد و کشور های سابق متحد با شوروی اقدام به تشکیل این سازمان همکاری منطقه ای کردند. بی ثباتی اقتصادی، شرایط بحرانی سیاسی ، نگرانی کشورهای عضو از تشدید اختلافات مرزی و حرکات نظامی یکدیگر  در چندین اجلاس به موضوع اصلی گفتگوهای اعضای سازمان تبدیل شد.
یکی از مهمترین وقایع چندسال اخیر جهان به قطع حادثه 11 سپتامبر و حمله نظامی آمریکا به افغانستان بود که باعث شد منطقه آسیای مرکزی کانون توجهات بین الملل قراگیرد، درست درهمین زمان اهمیت پیمان کشور های شانگهای بیش از پیش خود را نشان دادو به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران سیاسی اگر در آن سالها یک اتحاد قدرتمند در منطقه آسیای مرکزی وجود داشت هیچگاه شاهد وقایع تلخ به مصدر رسیدن دولت طالبان در افغانستان ملتهب آن دوران نبودیم  .
دیگر نکته جالب درباب این سازمان همکاری حضور دو کشور دارای اختلاف عمیقی چون " هند " و " پاکستان " دانست. در چارچوب منافع اعضا و به ویژه چین و روسیه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و همچنین همگرایی این سازمان با ایران که باعث رویکرد همسان در مواردی همچون مسئله انرژی هسته‌ای در منطقه استراتژیک مرکز و غرب آسیا می‌شود.
سازمان همکاری شانگهای در صورت همکاری مستمر اعضای عضو و ناظر می تواند موازنه قدرت را به سود آسیا و اقتصاد های نوظهور این ناحیه از دنیا رقم بزند با این توضیحات می توان گفت جمهوری اسلامی ایران می تواند با استفاده از فرصت بسیار مناسب پساتحریم در سایه تجارت روان با کشور های عضو پیمان شانگهای شرکای تجاری بسیار خوبی را برای اقتصاد خود بیابد و باید یاد داشت که بازار های خوبی برای محصولات ایران در کشور های نامبرده وجود دارد ،برای مثال کشور هند و پاکستان بعنوان خریداران خوبی برای انرژی خواهند بود و یا کشور های قزاقستان و قرقیزستان سالهاست در تحریم صنعت خودرو می باشند و می توان در این دو کشور صادرات خودرو را مدنظر داشت. 
به قلم : محمود آصفی / دانشجو و فعال رسانه